پارادایم ماسک، پایۀ رئالیسم؟

طی چند هفتۀ اخیر میان دو شخصیت کاملاً متحد علیه دمکرات ها در آمریکا (بد) برقرار بود که اینک آهسته آهسته سطح آن به وضع (بدتر)، ارتقاء یافته و این دو عملاً راه همدیگر را از هم، جدا کردند. جالب است بدانیم شاید و البته شاید نخستین جرقۀ اختلافات The first spark of disagreements میان آقایان ماسک و ترامپ از زبان یک کودک هفت هشت ساله که آخرین فرزند ریو ماسک است، شنیده شد، خردسال اقای ایلان ماسک در دفتر کار آقای دونالد ترامپ و در حضور خبرنگاران با ادبیات کودکانه literature” children’s گفت (رئیس جمهور تو نیستی…). این طرز بیان یک‌ کودک یعنی اشاره ای است که بزرگ‌ ترها پیشتر درباره اش پیش کشیده اند و… بی تردید جدائی این دو سرمایه دار پر و پا قرص  Two philanthropic capitalists در آمریکا و جهان دلایلی دارد که در (نهفتگی) سیاسی باید جست. قطعاً ورود ماسک در کنار ترامپ درکارزار انتخابات سال گذشته به معنای محض طرفداری یا هم اندیشی با جمهوری خواهان یا شخص وی نبوده بلکه واکنشی به حکمرانی دمکرات ها بود، به همین خاطر مسبر موازی این سرمایه دار با ترامپ خیلی زود نشان داد قرار نیست بدون تقاطع، باشد. البته این احتمال که پیشتر میان این دو اَبَر شخصیت سیاسی اقتصادی توافقی مشروط در نیل به چنین نقطه ای به عمل آمده باشد، دور ار واقعیت نیست. حتماً رسانه ها در این کشور پهناور سرنخ هائی درز خواهند داد، ماسک از تأسیس حزب آمریکا The U.S. Republican Party خبر داده است، محتوائی به آن چه که آقای دونالد ترامپ تحت عنوان اول آمریکا ارائه داد، نزدیک بلکه معادل سازی شده می باشد. شکل گیری یک حزب با این عنوان توسط آقای ایلان ماسک قطعاً پس از جامعه شناسی دقیق در چگونگی زیست مردم ایالات متحده مطرح شده است و در صورت عینیت چنین بینش (ی) در حقیقت هوش سیاسی Political intelligence این شخصیت اقتصادی را با ضریب بالا نشان می دهد. حزب آمریکا قطعاً رقیب سرسختی برای دمکرات ها و‌ جمهوری خواهان خواهد بود زیرا ماسک با این بیوگرافی توانست بخش قابل توجهی از جامعه آمریکا American society را در انتخابات ریاست جمهوری سال قبل به سمت صندوق دونالد ترامپ تغییر دهد و این یعنی حضور حزب او در کارزار میان دوره ای کنگره و سنا در آمریکا Congress and Senate in America، صحنه ای بسیار رقابت افزا به نمایش خواهد گذاشت. این انتخابات ظرف چند ماه آینده به جهت حفظ اقلیت و اکثریت این دو‌ نهاد قانون گذار، مهم تلقی کرده اند، چرا که در صورت پیروزی حزب آمریکا نقش اعضای آن از طریق ائتلاف، بسیار کلیدی و مکمل تصمیمات بعضاً راهبردی Strategy implementation هر دو حزب سنتی خواهد بود. در این لا به لا کشورها نمی بایستی منتظر تحولات بیش از این در حکمرانی آمریکا بنشینند، برای مثال تهران می بایستی در شرایط فعلی با توجه به تصمیم رئیس جمهور آمریکا درباره لغو تحریم ها embargo که قطعاً اکثریت مردم از آن زیان می بینند، با چابکی وارد دور ششم‌ مذاکرات شوند. برخی تحلیلگران نسبت به آن چه که آشکار شدن اثرگذاری سلب تحریم ها،مطرح است ابراز نارضایتی کرده اند و آن را یک گرا به طرف مقابل می دانند،آدم می ماند در چنین حالتی چه بگوید؟ دلار از ۲۷۰۰ تومان به ۹۰ هزار نومان رسیده است، از این شفاف تر در عینیت تأثیر تحریم ها، مگر وجود دارد؟ شما سال ها سیاست خارجی بدافزار در بهترین وصف ندانسته را به کار برده اید بدون آن که متوجه پایاپای آن بر افتصاد درون‌ مملکت بگذارد، شده باشید، حالا کالاهای اساسی که لازم است برگ حمایت آن ماهانه ادامه دار باشد، بماند و…اما این که روز گذشته آقای دونالد ترامپ، مردم ایران را باهوش و فوق العاده توصیف کرده که بالقوه potential قدرتمند هستند و امکان خیز آنان در نیل به توسعه و پیشرفت فراهم است، یک حقیقت در میان‌ جوامع همۀ بشر است. آقای مسعود پزشکیان نیز در آخرین مصاحبه خود که قطعاً با مشورت مطرح شده، ضمن رد برخی رفتارها از آمادگی تهران برای ادامه مذاکرات که از چند ماه قبل آغازیدن گرفته، خبر داد و اظهار کرد، برای حضور سرمایه گذاران آمریکا در ایران مخالفتی وجود ندارد. ترامپ دربارۀ Change and transformation نیز گفته که به خود ایرانی ها بستگی دارد که همین اظهارات بن مفهوم Non -interference in national affairs دانسته اند. در پی تأیید مقامات تهران و واشنگتن برای از سرگیری مذاکرات دو‌ جانبه، هم اینک برنامه‌ریزی شده است که به نظر این دور از گفت و گوها که ششمینش در نوع خود است در نروژ برگزار خواهد شد. در این وهله دفع عناصر مختلف آسیب از اکثریت جامعه بسیار اولویت دار و اهمیتی راهبردی است، اما بی تردید مطالبات اکثریت مردم ابران، بارها نشان داده شده است. اینک در خود ایالات متحده صدای تغییر به گوش می رسد هر چند با آمدن آقای دونالد ترامپ چنین حسی به یقین کشیده شد اما گویا کاسۀ تحول در این کشور باز هم لبریز نشد و این بار یک پارادیسم با یک ذهن گرای رئالیسم (ی) realism کارزار نواندیشی جامعه آمریکا را به راه انداخته است که قطعاً بخش قابل توجهی از متن آماری این کشور را به سمت خود منعطف خواهد کرد و این یعنی اصلاحات، تغییر و تحول از عصر یخبندان ice age تا عصر پر جوش امروزه همواره است، جائی برای Absurdism در این برهه از سرگذشت بشر، وجود ندارد.