توصیه به استعفای ظریف مغایر علم قضاوت است

با مرور سرگذشت کشورهای جهان متمدن و غیرمتمدن در مفهوم تازه زیست،گاهی آدمی با شخصیت هایی در دل آن قلمرو رو به رو می شود که به نیکی از آن نام می برند.ابن برداشت در حاکمیت آزاد اندیش و با پایۀ ذهن جامعه یا نه یک‌ حکمرانی بسته و تک اندیش قابل تعریف است.در سرزمین هایی مثل آمریکا در بین بومیان مدافع حقوق هم آلان خود از x یا در انگلستان از n همین طور در آفریقا و در آسیا،فرد یا شخصیت هایی که نماد درک و فهم هستند،دیده می شوند.در ابران نیز شخصیت هایی از همۀ نژادها مانند کورد،فارس،ترک،عرب،لر و بلوچ و…به مثابه ثقل سرزمین یا اقلیم خود به حساب می آمده اند و همچنان،نبز،همچنین.نام آوری از چنین شخصیت هایی به دور از هر گونه تعصب از جمله رویکردهای سیاسی و حتی غیر سیاسی همواره بوده است و هرگز مخالفت حکمرانی ها با یکدیگر یا تضاد ذهنیت نسل ها به ویژه در دایرۀ حکمرانی ها نتوانسته چنین حقیقت زیبایی را کم رنگ یا بی رنگ کند.به همین خاطر حتی در بین دیکتاتورترین حکمرانان در گذشته از فلان وزیر یا فلان صدر اعظم یا فلان شخصیت با فلان داده به عنوان به روزترین سیاستمدار،همواره با وجود فشار های تند و تیز دوران خود به نرمی نام می برند.معمولاً چنین شخصیت هایی در حالی که کنار ملت خویش ایستاده اند،به چاپلوسی حکمرانان هم متهم می شوند که گریزی از طرح این برداشت های بعضاً تخریب گر و حسادت انگیز،نیست.می گویند در دورۀ قبل از قاجاریه z شخصیت خیلی به پایداری مملکت کمک‌ کرد و همین طور می گویند فلان مقام دربار در قاجاریه با مشورت های نیک اندیشانه اش کشور را بارها از برخورد با سنگ های خُرد کننده رهانید،نیز در دوره پهلوی فلان مقام دربار توانست گره از n مشکل از سرزمین باز کند و نام او در سرگذشت این قلمرو همچنان به نیکی است.بنا بر این امواج همیشه بدبین و خود بین نمی تواند مسیر درست را تغییر دهد و…تا این که به آقای”محمد جواد طریف” می رسیم.قبل از ورود به این محتوا لازم است اشاره کنم که نگارنده در دورۀ مسند طریف بر وزارت خارجه به جهت استرداد حقوق مسلوبۀ خانواده از کشور عراق در بغداد به هنگام اخراج،با وی مکاتبه و پس از تماس حوزه وزارتی با بنده و…خلاصه نتیجه تحصیل نشد بلکه نوع تعامل دور از مسؤولیت یک دیپلمات که در شرح‌ وظایف او آمده،نشان داد..با این اشاره در حقیقت آدمی می بایستی بازخورد کلی سیاست های افراد یا شخصیت ها را مرور کند و سپس به قضاوت بپردازد.آقای ظریف در یک تجربه در همین حوالی توانست چهرۀ دیپلماسی این مملکت را سازنده و قابل درک،نمود بخشد و موفق نشان دهد.برجام‌ یکی از بهترین تحصیلات سیاست خارجی مملکت بود،آن چه که برجام را زمین گیر کرد حسادت درون زا و کلیت سیاست های داخل لابی زایی های آمریکا بود.همین طور که قبلاً اشاره شد در دوره نخست ریاست جمهوری آقای دونالد ترامپ،امکان تحقق برخی مطالبات که در درون برجام بود،فراهم‌ شد زیرا بعضی ها می گفتند همه چیز را دادیم و چیزی نگرفتیم در حالی که در نگاه دوم کاخ سفید،برجام‌ ۲ برای دو طرف یک فرصت به وجود آورد که متأسفانه پر خلأ ماند.هرگز نباید پذیرفت که ورود مجدد به مذاکرات هسته ای با آقای دونالد ترامپ به مثابه تضییع بیشتر حقوق یکی از طرف های گفت و گو است.صرف نظر از نگاه امثال نگارنده به سیاست های کلی چند دهۀ اخیر،ظریف برجام را عینیت بخشید،کار بزرگی بود در برابر قدرت های بزرگ.او یک سند حقوقی قابل استناد بین المللی International documents به دست آورد.شاید گفته شود اصولاً چرا باید کار به این نقاط حساس برسد؟پاسخ  به این پرسمان و سؤالات راهبردی دیگر کاملاً روشن است اما در این جا طرح افرا نیست زیرا پاسخ به این پرسش ها مبنای قواعد سیاسی بسیاری را به هم خواهد ریخت تا بعدها چه پیش خواهد آمد.گفته می شود محمدجواد طریف به توصیه ای از جنس قضاوت کناره گیری می کند و اصولاً استعفا داده است.به نطر می رسد علم قاضی در این گونه شرایط را می بایستی پایۀ تصمیم‌گیری ها قرار داد.علم قاضی یکی از مهمترین فاکتورهای داوری در حالت پیچیدگی پرونده ها است و گرنه چگونه ممکن است یک یا چند کلاهبردار را به مانند مو از ماست کشید و انسانی مظلوم را از مجموعه ای از به اصطلاح حقه بازها و کلاهبردارها جدا کرد.مگر کلاهبردار اثری از رفتار یا برنامه ریزی خود جا می گذارد؟پس علم قاضی یک قدرت اندیشی به داور می بخشد تا حقیقت را روشن کند و اگر این توصیه از یک قاضی مطرح شده باشد با یکی از مهمترین فاکتورهای قضاوت Judgment factor یعنی علم داوری مغایرت دارد.اگر از بنده بپرسند در دوران قاجاریه کدام شخصیت با فرد به نیکی قابل ذکر است می گویم فلانی و همین طور اگر سوال کنند  در دوران بعدی کدام یک باز هم خواهیم گفت فلان شخصیت به نفع مملکت عمل می کرد چرا که مطالعات و اسناد Documents حقایق چنین واقعیاتی را چه به آن اشاره شود یا نه محرز کرده است.صرف نظر از نگاه ملی امثال نگارنده هم اینک رسانه های خارجی نسبت به شکل تعامل با آقای ظریف ابراز شگفتی می کنند که اصولاً قابل درک نیست.تعامل منفی و سیستماتیک با برخی چهره ها در هر جا قطعاً آسیب آن به خود شما بر می گردد و در درجۀ بعد به کلیت جامعه.