تاریخ انتشار : دوشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۳ - ۱۲:۲۱
95 بازدید
کد خبر : 7985

به احترام جناب آقای معلم…

به احترام جناب آقای  معلم…
علی صفری /روزنامه‌نگار
چند روز قبل مثل همیشه افتخار داشتم در یک روز با دو استاد خود در دوره دبستان و راهنمایی هم کلام شوم.در این میان جناب آقای”دلاور رئوفی”همیشه معلم من یک صحنه از یک واقعیت نقل کرد که ابتدا لازم است به آن اشاره کنم.ایشان گفتند-خیلی سال ها قبل در جایی با و نزد یکی از بستگان با استاندار وقت استان هم کلام شدم و…استاندار گفته بود الان چه کاره اید؟گفتم؛معلمم.و…آقای رئوفی می گوید چند روز بعد،یک نفر نزد من آمد و گفت؛اقای رئوفی استاندار سراغت را گرفته،لطفاً تشریف بیارید دفترشان و…می گوید من نیز حسب دعوت رفتم دفتر استاندار و با او به صحبت نشستم که دیدم استاندار می گوید آقای رئوفی دعوتتان کردم که پیشنهاد بخشداری فلان نقطه را به شما داده باشم،حاضرید شما را به عنوان بخشدار فلان جا معرفی کنم؟…آقای رئوفی می گوید لبخندی زدم و از استاندار به جهت اعتماد و احترام به کلیت اصل دانش تشکر کردم و گفتم آقای استاندار من با علاقه تحصیلات دانشگاهیم را در رشته دبیری به پایان رساندم که معلم باشم و معلم بمانم.آقای رئوفی می گوید استاندار از پاسخ من بی نهایت خوشحال شد و گفت به این باورتان فوق العاده احترام خواهم گذاشت و آرزوی موفقیت می کنم-.در مقابل افرادی هستند که در فلان رشته دبیری تحصیل و در نهایت از وزارت آموزش و پرورش به وزارت خانه هایی جا به جا می کنند که می بایستی کلیت جامعه را با استانداردهای بین المللی و ملی یعنی بر اساس تمدن نفیس و بسیار فاخر ایران که هم اینک نمادهای آن از جمله تندیس و سردیس شخصیت های آن در ورودی اَبَر سازمان های جهانی هستند و آدم با دک و پز می گوید(اینا از ما هستند تا لذت برد)هم تراز کنند،اینان در پایان مأموریت های خود به دلایل دید بسته و راذیکال بلکه مهلکشان آن چه را که تحویل داده اند بعضاً ویرانه است،ویرانه ای از بن بست ها که برای برون رفت از آن باید عقلای قوم بنشینند در زمان مأموریتشان به پاک سازی پوچ گرایی ها و لاین های تُرد بر جا مانده بپردازند.لازم است اشاره کرد که در هر شرایطی باید به طرح حقایق پرداخت تا از هزینه کردهای spent بیشتر به هر نسبتی کاست و…تا به نظام بودجه ریزی برسیم.در همه جای دنیا ثروت ملی از آن همۀ ملت است،منتقد یا معترض،مهاجر یا…،اگر نظام بودجه ریزی مملکت را سر انگشتی ارزیابی یا چرتکه بزنیم،بی عدالتی injustice در آن بی داد می کند چه در سطح ملی چه در سطح استان ها،ساز و کار ردیف بندی بودجه همواره با کسری یعنی ناترازی در دخل و خرج ها همراه است،چرا کسری بودجه در این مملکت تا این اندازه شگفتانه است؟در این ارتباط می توان چالش را در دو بخش ارزیابی کرد،نخست در نحوه توزیع اعتبارات یعنی ردیف بندی بودجه و دوم در چگونگی پیش بینی ها،در برآیند دوم و بنا به نتایج تحقیقات اقتصاددانان آگاه،ناترازی هم اینک از یک چالش به یک بحران یا همان اَبَرچالش super challenge نزدیک است که در علت یابی آن می توان مجموعه نتایجی قابل فهم تر دست یافت.مهمترین آن را در عدم شایستگی اقتصادی تصمیم گیران و بی کفایتی سیاسی آنان،می توان جستجو کرد.فرد در نخستین آزمون خود به عنوان دبیر الهیات از دانشگاه فلان فارغ التحصیل شده سپس به هر دلیل در جایی استخدام شده که با علم مربوطه قابل اعراب گذاری نیست.مدتی بعد به تحصیلات در حین خدمت مشغول و…سپس جهشی در رأس یک سازمان سیاسی گماشته می شود.فرد در ستاد فلان شخص مثلاً نامزد ریاست جمهوری حضورپیدا کرده بعد از مدتی از کارمند ردیف چندم در رأس آن سازمان اقتصادی وابسته به کشاورزی منصوب می شود.جالب است بدانیم بین این دو جهش یافتگی مدت کوتاهی در مدیریت میانی مشغول می شوند تا اگر در هرم بعدی منصوب شود می گویند از فلان جا آمده است یعنی فاصله های مدیریتی و به سلسله مراتب اداری یا قضائی یا…را با این روش کم می کنند.مثلاً می گویند طرف از مدیریت بانک x به مدیریت بانک y رسیده اما این که چگونه از یک‌ کارمند به مدیریت بانک x رسید،ذهن پروری می کنند،خیلی راحت.بعد دنبال علل مشکلات پیوست خورده فعلی در ابعاد اقتصادی و سیاسی مملکت می گردند.بنا بر این در جایی دیگر از تصمیم ها پیش بینی می کنند که N ردیف برای M پروژه از Z محل تأمین اعتبارات می شود و مصوب هم می شود اما در نهایت فاصله پیش بینی ها و تحقق ها یک شکاف غیر قابل پر شدن نشان خواهد داد.پس از نظر اقتصادی و برآوردها مشکل دارید.قبلاً اشاره شد کارگزار حاکمیت Sovereign agent در همه جای جهان بسیار سخت و پیچیده است اما(شکاف)حاصله از تصمیمات نمی‌بایستی تا این اندازه از عدالت و از ذهن مطالبه گر ملت فاصله پیدا کند.نظام بودجه ریزی در این مملکت سنتی،غیر چابک non-agile و قابل چانه زنی نیست،این برآورد نگارنده که به فهم علم رسانه و سیاست مشغول بوده نیست بلکه نتایج کارشناسان شریف و اصیل و درد زده مملکت در داخل و خارج از ایران است.همین روال بسیار محدود کننده و دست و پا گیر سالیانی است ادامه دار است لذا برای جا به جایی یک ردیف از اعتبارات که بنا به ضرورت ها به مرور خود را نشان می دهد تصمیم گیرنده در نهایت به بن بست dead end می خورد یا نه ماه ها باید در انتظار یک الحاقیه به عنوان پیوست یک لایحه یا طرح نشست که تا آن لحظه فرصت بهره وری سریع و ارزان از دست می رود.بودجه یعنی دار و ندار یک مملکت یعنی سرمایه یک ساله کشور که می بایستی توسط کارگزاران صاحب فکر از جمله اقتصاددانان بسیار زبده تدوین و تنظیم و برای اجرا تحت نظارت در اختیار دولت ها قرار گیرد.متأسفانه الان در برخی کشورها به ویژه نفت خیز حالت پر خلأ در نظام بودجه ریزی حاکم است،گویا یک سنت Traditional decision است که معلوم نیست کی به کیه؟البته معلوم هست اما تا کی باید چنین شرایطی را ادامه دار کرد؟بعضی از مراکز استان ها و اصولاً شهرستان ها به دلایلی که تلویحاً اشاره شد برخوردار و برخی نقاط خیر؟چرا؟خوب همین سیاست هاست که نشانگر بی مسؤولیتی است.مگر مملکت یا استان در چارچوب فعلی تعریف نمی شود؟وقتی که شما به هر دلیل به جایی پول تزریق می کنید .پشت سر آن طرح و برنامه…و این گونه تصمیمات غلط نهادینه می شود و انتظار دارید نقاط غیر برخوردار به مرور زمان چگونه برخوردکنند؟قطعاً مطالبه گر demanding خواهند شد…باید به سر بزنگاه opportunity مطالبه گر شد تا شکاف ها کم کم نهادینه نشود،عده ای سیری ناپذیر و کیسه دوز و گروهی نظاره گر و…امیدواریم نظام بودجه ریزی منصفانه تحقق یابد.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.