الفبای مسؤولیت پذیری

یکی از دوستانی که تا این لحظه برای ایشان احترام فوق العاده ای قائلم، آقای کرمی است که پیش از این خبرنگار یکی از خبرگزاری ها بود، در واقع کارمند یکی از نهادهای دولتی است، با ایشان چند سالی است در ارتباط هستم و… به همین خاطر بود که برای برخی ها،نام و نشان خوش اقبالی بود که ای کاش نمی باید…خلاصه انتصاب ها و از این حرف ها… اما از این بگذریم بنا به توصیه دوستان مثل بقیۀ مکاتبات که اصولاً با پیشنهاد اطرافیان صورت گرفته، نامه ای به استاندار دولت چهاردهم نوشتم یعنی همین آقائی که هست و همنام دوستم است، مطالباتی که باید، تقاضا کردم، به عبارتی دوستم حداقل برای ایشان خوش اقبال بوده، گویا و…آقای استاندار در حضور دانش آموزان می گوید ما باید مسؤولیت پذیر باشیم، خوب بی پاسخ گذاشتن یک نامه با کدام مسؤولیت قابل ارزیابی است آن هم نامه کسی که به خاطر سرزمینش هم خود هم خانواده اش از یک زندگی بَرَند، محروم شد و برای سرزمین خود به عنوان یک شهروند کورد بی اندازه سعی و تلاش کرده (نعوذ و بالله از وصف تمجیدها)؟ شما آقای استاندار فرض کنید به خاطر همین رفتار من مهاجرت کنم که بر خلاف تصور خیلی ها، برایم خیلی راحت امکان پذیر است، به نظرتان در آن جا چه خواهم گفت و سپس دست به چه اقداماتی حقوقی و سیاسی علیه شماها خواهم زد؟ شما مسلمانید پس می دانید پیامبر (ص) چه دستوری داد به یاران مهاجر و آن ها نزد پیروان مسیح چه ها کردند و چه ها که نگفتند،،، نتیجه خواهیم گرفت اقدام من در دو بُعد سیاسی و حقوقی ضد امنیتی خواهد بود، پس شما در حالی که می توانستید مانع از آن باشید، نشدید،،، آقای استاندار جای شما جای امثال نگارنده است شاید بالاتر و البته حتماً خیلی بالاتر پیشکشتان و اصولاً هیچ لذتی برای ما ندارد و به هیچ وجه دنبال آن نبوده ایم اما گاهی تلنگری لازم است،،، نیز نگران مدرک تحصیلی نباشید خوش بختانه دم دست است، توصیه می کنم در تعامل ها حتماً تجدید نظر شود، حتی اگر دولت در گذار باشد، پاسخ به مطالبات ارباب رجوع طبق آئین نامه ها الزام آور است..، همچنان مثل بقبه امیدوارم سیاست خارجی مثل حاکمیت اکثر کشورهای حهان، روز به روز، به روزتر شود تا به امور داخله رسیدگی و یکی یکی با جزئی نگری پیگیری و متحول کرد.