مصاحبه آقای مسعود پزشکیان با سه نفر که از آنان به عنوان کارشناس رسانه نام برده اند منتشر شد. هر یک از آن سه نفر محترم مرام و منش thought خود را دارند، که در صورت تحمل هم قابل تحسین است زیرا در دنیای اختیار هر گونه حذف تحت هر مسمیاتی ممنوع است، حذف یعنی ناتوانی در قدرت تفکر یکی از طرف هاست، چون نمی توان به کنش ideologue یا اندیشه مقابل برابر منطق نسبیت واکنش نشان داد، پس باید حذف کرد و خیال خود را راحت. متأسفانه این مسیر پس از مدتی نهادینه و در میان مدت برآیند آن بسیار فاجعه بار نشان خواهد داد. یکی از پروپوزال های اجتماعی آن یکنواخت شدن طرز تفکر جامعه به شکل ناخواسته ای است، در عوض رفتارهائی سلب به مانند حسادت Jealousy، خود خواهی، زیاده خواهی، انحصار طلبی monopoly و …کم کم جایگزین پازل واقعیات ایجاب زندگی خواهد شد و … پس حذف اندیشه مقابل چه در درون مملکت چه بیرون از آن جائی در منطق و نسبیت آن نخواهد داشت. و … به نظر پرسش های آقای ابطحی که معلوم بود با احتیاط و اما و اگر مطرح می کرد، به بخشی از واقعیات جامعه نزدیک تر بود، البته جریان آقای ابطحی حقیقتاً برای احراز یک انصاف در مفهوم عینیت آزادی ها و … در حکمرانی هزینه زیادی پرداخت کردند، کسی منکر این واقعیات نیست، آقای دکتر عبداله ناصری که من از نزدیک با منش فوق العاده ایشان آشنا هستم، قرائت او از سیاست و رسانه Politics and media در یک جامعه نواندیش به نظر قابل اقتباس است یا آقای رمضان زاده و … بنا بر این هموطنان در داخل و خارج از مملکت این حقیقت را لطفاً درک کنند، پروژه جهانی و اصل و نسب دار مانند گفت و گوی تمدن ها که دقیقاً در برابر تئوری دهشت آفرین نبرد تمدن ها The battle of civilizations که آقای ساموئل هانتیگتون متخصص علوم سیاسی مطرح کرده یکی از تکانه های سیاسی در روابط بین الملل بود که متأسفانه جریان پوچ گرا، سطحی نگر و زیاده خواه به تقابل با آن به پا خاستند و گشایش در روابط خارجی که واقعاً ستودنی بود. یکی از پرسش های جالب توجه در این مصاحبه که از جانب یکی از سه کارشناس مطرح شد چگونگی اجرای برنامه هفتم توسعه در دولت چهاردهم که از (همان ابتدا ) وعده اش داده اند، بود. به عبارتی آیا پزشکیان بر اساس برنامه هفتم توسعه یا همان سند چشم انداز ملی، تصمیم گیری می کند؟ آقای پزشکیان پاسخ داد که نشستند تا تغییرات لازم را …. سؤال من از آن کارشناس محترم رسانه این است، برنامه توسعه یکم تا هفتم را بر اساس کدام پایه قابل اجرا می دانید؟ قطعاً خواهید گفت پایه توسعه منابع مالی است، پرسش بعدی این است که منابع مالی در این مملکت با تکیه بر فروش بیشترین کدام محصول، است؟ قطعاً خواهید گفت نفت oil، خوب الان مملکت در تحریم و شرایط غیر عادی است یعنی مملکت که شما به هر حال بخشی از جریان سیاسی و رسانه ای آن تلقی می شوید، در بی ثباتی اقتصادی به سر می برد. به گفتاری سلیس مملکت هم اینک یک حالت اضطراری را تجربه می کند، حالا عامل چنین شرایطی کیست یا چه کسانی هستند؟ فعلاً در این یادداشت قابل طرح نیست اما چگونه انتظار دارید پزشکیان که امیدوارم کمی در راه رفتنش تجدید نظر کند هم کالابرگ را ماهانه برای دهک های اول تا سوم و دو یا سه ماه برای بقیه، با برنامه ای که در حالت عادی اجرائی شدنش با ده ها اما و اگر و لکنت همراه است در حالت غیر عادی Abnormal state تصمیم گیری کند؟ شاید در پشت این گونه پرسش ها موضوع به جوّ حاکم بر مملکت به ویژه افکار عمومی باز گردد از جمله ثبات و … که گمان نمی کنم. امیدواریم روند مذاکرات با آمریکا شکل تازه ای به خود بگیرد Negotiations with America و مشکلات بر زمین مانده با اتحادیه اروپا نیز با همین سیاست برطرف شود زیرا صحنه پیش رو برآیندی غیر از دیپلماسی، نشان نمی دهد به ویژه آن که نماینده انگلستان رسماً بر حل سیاسی اختلاف تأکید کرد.
