تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۲:۳۰
112 بازدید
کد خبر : 7047

گزینۀ سوم پیش رو است،نه جنگ‌

گزینۀ سوم  پیش رو است،نه جنگ‌
علی صفری
تحلیلگران Analysts پیشتر از این،در ارتباط با علل جنگ جهانی اول و دوم،جسته و گریخته ran away اشاره کرده اند.بی تردید در همین رابطه نزدیک ترین آنالیزها را می توان نزد واقع بینان،جستجو کرد زیرا آنان به دور از حباب سازی bubbling های ویرانگر،آن چه را که اتفاق افتاده از علت اول تا نتیجۀ آخر جنگ ها را به خوبی تصویر سازی کرده اند.یکی از مهمترین عناصر کاهش یا حذف کلی هزینه ها در یک تصمیم می تواند همین پارامتر واقع بینی Realism باشد.در این وبژگی فرد یا افراد تصمیم گیرنده خیلی راحت و بدون هزینۀ انسانی یا مالی قابل توجه با واقع بینی نسبت به رویدادهای گذشته،حال و آینده،سایۀ تهدید یالفعل یا بالقوه Actual and potential را از سر سرزمین و در نهایت ملت خود دور کند.در تصمیمات واقع بینانه که در نتیجه ارزیابی منصفانه اتخاذ می شود،علت اول وقوع  یک رویداد و نتیجۀ آخر که بر مبنای آن به دست خواهد آمد،بسیار حائز اهمیت و قابل توجه است.این واقعیت را می توان در تعامل حقوق بین الملل با رویدادهای خشن جهان که در چند دهۀ اخیر اتفاق افتاده را،دید،در چنین شرایطی است که هر گونه جنجال یا تحریک یا فضاسازی خود به خود Automatically رنگ،خواهد باخت.علت اول یک رویداد همیشه در محاسبه گری ها به ویژه در تراز بین المللی با قدرت لحاظ می شود،حقیقتی که غیر قابل انکار است.بر اساس مستندات بین المللی International documents منضم در آرشیو سازمان ملل،علت نخست وقوع یک رویداد در سطح خطرناک و در تعریف یک جنگ به تمام معنی،پایۀ حقوقی تصمیم ها در نهادهای بین المللی است.چنانچه گمان شود با مغلطه و به هم ریختن مهره a nut(های) حقوقی یک صحنه می توان به یک مطالبه رسید یا نه از مقاضات بین المللی گریخت،بسیار ساده انگاری است از همین رو کلیت چنین استانداردی  در نهایت منجر به اضمحلال خواهد شد.هم اینک منطقه در دو نقطه دور و نزدیک شاهد دو بحران است که در هر دو حالت تأثیر چندانی بر روند تحولات جهان  International developments به ویژه در اقتصاد بین الملل ندارد.آن چه که در این میان قابل نتیجه گیری است،امکان مهار سریع این تنش است.تحولات منطقه و جهان تا به این لحظه نشان می دهد وقوع جنگ جهانی سوم با توجه به ذهن خلاق تصمیم گیران خردمند به نظر بعید می رسد،اصولاً علل وقوع جنگ جهانی اول و دوم را که مرور می کنیم به سرنخ هایی می رسیم که برتری طلبی گروهی خودخواه و زیاده طلب در Supremacist صنعت و در نهایت اقتصاد جهانی از مهمترین بلکه عامل اصلی وقوع آن ها بوده است.در این بین شرایط امنیت و موجودیت ملت ها نیز قابل توجه هستند.در این منطقه هم اینک ضرب آهنگ rhythm رویارویی ها افزایش یافته است که به نظر به هیچ وجه قابل درک نیست،دو طرف تنش اصولاً نزدیک به  ۳ دهه است رو در روی هم موضع گرفته اند،متأاسفانه در این میان و از همان آغاز آن چه که خلأ نشان می داد قانون بین الملل و حکمیت آن در این بحران است.در بروز چنین شرایط اِعمال گرانه ای کدام طرف یا گروه مقصر بوده،بماند اما این واقعیت را نمی توان نادیده گرفت که هیچ تنش یا بحرانی فی ما بین دو طرف نیست مگر آن که راهکار سومی هم داشته باشد،دو طرف این تنش می بایستی جمعیت آسیب پذیر ادامه دار شدن شرایط  فعلی را درک کنند،اصرار بر سیاست خودخواهانه با مبدأ هر حاکمیتی قطعاً زیانبار خواهد بود.آیا عدول از یک سیاست که انتهای آن چیزی غیر از ویرانی یا خرابی نیست،در بُعد بین الملل یک تصمیم درست است؟پاسخ کاملاً ایجاب یعنی مثبت است.باید درک کرد که در روابط بین الملل با مبنای اصول منضم در منشور جهانی عدول از برخی تصمیمات از هر طرف تنش ها را قابل تحسین دانسته اند.اما بارها قبلنی ها در این مملکت گفته شد،چالش امنیتی را در مهاجرت نخبگان باید جست،در گریز مغزها،در بی عدالتی ها و زیاده خواهی عده ای سیری ناپذیر به ویژه سهم خواهان در بدنه حاکمیت که متأسفانه گروهی خودسر اما طنین دار با واژگانی تکراری و سخیف شرایط زندگی مردم را روز به روز سخت تر کرده إند و گرنه آن چه را که بین طرف های این تنش اتفاق افتاده یا می افتد با آن چه را که سالهاست میان آنان رد و بدل می شود،به نظر رخداد تازه ای نیست،ریتم ماوقع بالا گرفته است و نباید دامنه دار کرد،دو طرف این معادله Both sides of the equation متأسفانه سال هاست با چنین شرایطی سازگار شده اند از همین رو تنها راه دستیابی به حقوق خود هر یک از دو سوی این معادله سیاسی پیچیده،گزینه سوم است که به نظر با کمی جستجو در قواعد بین المللی international law دست یافتنی است.نگارنده بسیاری از اظهار نظرهای اخیر را چه در داخل مملکت چه در خارج از آن شدبداً تحریک آمیز  Provocative و بسیار تأسف بار می دانم به ویژه از سمت طرف هایی که خود را مثلاً دوست دار اهالی منطقه و مردم محترم ایران نشان می دهند.اصل ۵۱ منشور سازمان ملل همواره می بایستی مورد توجه قرار داد.این ماده حقوقی به وضوح در کارزارهای پر مخاطره Risky campaign تکلیف طرف های درگیر یا تنش را روشن کرده و نمی بایستی گمان کرد در صورت تصمیم قطعی سطحی نگرانه از طرف های این بحران خواهد گذشت.نگارنده این چند سطر را به عنوان یک شهروند و یک روزنامه نگار journalist مطرح،و امیدوارم سایۀ بحران از سر اهالی مظلوم منطقه به ویژه ملت کبریایی ایران دور شود.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.