مرگ محبوب ترین قاضی، قضاوت بن مایه می خواهد

علی صفری
“فرانک کاپریو” (Frank Caprio؛ ۲۴ نوامبر ۱۹۳۶ – ۲۰ اوت ۲۰۲۵) وکیل و سیاست مدار آمریکایی بود که به عنوان قاضی ارشد دادگاه شهری پروویدنس، رود آیلند و رئیس هیئت مدیره آموزش عالی رود آیلند خدمت میکرد. خدمات قضائی او در برنامه Caught in Providence از تلویزیون پخش میشود. کاپریو همچنین در سریال نبرد پارکینگ ها که به نظر عنوان آن اغلب به اشتباه ترجمه شده، حضور داشت. او چندین پرونده تخلفات رانندگی را نیز قضاوت کرده که مایه مباهات هر شهروند در آمریکا بلکه در سطح جهان است. بر اساس عینیت های محرز، کاپریو بر این باور بود که در نهفتگی انسان ها خصلت های نیک اندیشانه ای است که برای تحقق یک نیک شهر کافی است آن ها را پرورش داد. این قاضی به مجازات یعنی جریمه و زندان نمی اندیشید بلکه معتقد بوده که یک پرونده را می توان با نیک اندیشی، بست و مختومه کرد. قطعاً در آمریکا قضات بد هم وجود دارد اما نه بدنام زیرا قانون رسانه و ضوابط استخدام و جذب در چارچوب نسبیت منطق هرگز چنین دست و دل بازی (ها) را نه به یک قاضی بلکه به بالاتربن مرجع تصمیمگیری در ایالات متحده آمریکا هم نمی دهد. متأسفانه در منطق، منطقه همین حوالی چنین تصوری تحصیل، برداشت، نیست. هر چند رسانه ها همچنان تا جائی که ممکن است، مانع از پیش داوری های کج اندیشانه اند، اما در برشی که باید، نایستاده ایم، در کشور همسایه غربی و در شهر بندری بصره، خانم دکتر نام بان زیاد جان خود را از دست می دهد که چندین شبهه و اما و اگر دور و بر پرونده او، نمود یافته که در پی آن افکار عمومی در سرتاسر این کشور به سختی دچار صدمه شده است، صحنه ای که قاضی یا قضات این پرونده جنائی را مجاب می کند، بر اساس علم خود و به جهت احترام به افکار عمومی، وقایع اتفاقیه را قید جریان و در حال بررسی بیشتر اعلام کنند، این که پای برادر خانم استاندار بصره به پرونده باز شود، این که دکتر بان تسلیم خواسته عده ای در گمانه در کمیسیون خاص (ی) نشده و … نیازمند دقت افزایی و باز پژوه آشکارتر در این پرونده است، متأسفانه در برخی کشورها تست جذب قضات یکی از ناقض ترین حقوق شهروندی است و با روح و بن مایه شرح وظایف داوری هم، هم تراز نیست به همین علت می بینید پس از به کارگیری یا استخدام به اصطلاح قضات، آنان را بعضاً برای طی دوره آموزشی که برخی ها در یک برون رفت از حقیقت از آن به عنوان اقدام به جهت عدالت افزائی بر می شمارند، به شرکت در کلاس یادگیری وا می دارند، یک قاضی نه از بدو تولد و نه پس از طی تست داوری، به جهت یک دادرسی، در برقراری جریان مطالبه گر عدالت و انصاف قابل اعتماد نیست، قضاوت بن مایه می خواهد. دستگاه قضا در هر مملکتی جای دک و پز یا اِعمال احساسات شخصی نیست،جای انعطاف پذیری سیاسی به این یا آن سِمت نیست، جای توهین به این و آن نیست چون در آخر دقیقاً همین رفتارها در کوتاه و دراز مدت یقۀ خود آن ها را خواهد گرفت.بارها حقوقدانان اشاره کرده اند که طبق همۀ قوانین، هر شهروند از دو حقوق فردی و ملی برخوردار است به استناد همین بارها پس از بروز شرایط بدجور که در نتیجۀ سیاست و برنامۀ عده ای که اصولاً باید در حاشیه باشند و نه متن مخصوصاً آن جا که این گروه تریبون در اختیار دارند و خیلی راحت هر چه دل تنگشان خواسته دیکته کرده اند، حرف های خود را زده ایم و شیرازۀ آن حکمرانی یک فرهنگ است که اگر نگویم قریب به اتفاق، قطعاً بسیاری از شماها ندارید و گرنه با ثروت اندوخته در دل جای و هر جای این سرزمین عنوان نهادهای [حمایت (ی) یا پوشش (ی) ] پس از چند دهه اینک باید به قاموس این کهن دیار می پیوست.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰