مذاکرات مستقیم برای دو طرف، گاهی اجتناب ناپذیر است

علی صفری/روزنامه نگار
هر گاه قرار باشد دربارۀ یک موضوع حائز اهمیت بعضاً در سطح یک راهبردی Level one strategy در مفهوم تمرکز بر روی کلیت یک مملکت،تصریح یا آنالیز(ی)به میان آید،باید در انتخاب choice واژگان بسیار دقت کرد و چنانچه قانون یا طرح در بازه زمانی کوتاه مدت،دنباله دار باشد با هر وجه تسمیه ای باید کنار گذاشت،مخصوصاً آن جا که مصلحت جامعه General interests of society نیز در میان آن دیده شود.در ارتباط با سنجۀ واژگان،قبلاً به عرض برسد که ورود به مذاکره با هر طرف Entering into negotiations with any party هیچ ارتباطی نه از دور نه از نزدیک با موقعیت و قدرت کشورها ندارد بلکه مهمترین پیام پذیرش گفت و گو را می توان در قدرت حقوقی آن جست که امروزه بزرگتربن عامل بازدارنده Legal power is the most important deterrent به حساب می آید.حال این گفت و گوها مستقیم یا غیر از آن صورت گرفته باشد،تفاوتی نمی کند،هر چند مذاکرات رو در رو هم بسیار حائز اهمیت و نتایج آن سازنده تر نشان خواهد داد،مثل مذاکرات مستقیم مسکو-واشنگتن در ریاض.اینک در قرن بیست و یکم میلادی به سر می بریم و جمعیت جهان نزدیک به ۷ میلیارد انسان با گیرایی و درک مختلف در قالپ ۱۹۳ کشور عضو در سازمان ملل متحد United Nations یعنی در بزرگترین ساختار حقوقی جهان،جمع هستند.این کشور ها برای بهتر زیستن to live better ملل خود مدام در رقابت هستند،کسی می تواند پیروز یک کارزار پر رقابت یا یک دوئل پر اندیشه Mind duel باشد که جسارت به خرج داده باشد و این جسارت به معنی جرأت ورود به چاله جوله های وقایع بین المللی است نه قدرت فیزیکی،بر پایۀ قواعد منضم در روابط بین الملل نخستین بازخواست قواعد ساختار های حقوقی دنیا بر خواهد گشت به علل اولیه هر گونه پیشامد یا هر گونه خطرآفربنی در منطقه یا سطح جهان است،این همان شاه بیت قصیده است،متأسفانه بارها شنیده شده،برخی افراد با عنوان کارشناس در برخی رسانه ها Some media مخصوصاً صدا و سیما در تحلیل(ی)از یک رویداد باری به هر جهت می سازند و از یک برش صاف و ساده،کلاف گره ناگشا تولید می کنند که باز شدن آن هر یک معمولاً پر هزینه است که سرنخ آن را می توان در دور شدن از واقعیات جامعه ملل متحد،یافت که در نهایت این اکثریت مردم هستند که مضیقۀ آن را باید تحمل می کنند،مثل کم شدن ارزش پول ملی که در نتیجۀ یک سخن از این ور یا یک تصمیم از طرف مقابل نمودار آن مدام مسیر کج را می پیماید،با این حال همان گونه که قبلاً اشاره شده در کمتر از ۹۰ روز امکان باز تعریف و قدرت افزایی ریال خیلی راحت وجود دارد.به آن بخش اقلیت از جامعه که همواره برخوردار هستند و فرصت طلب،هیچ مراوده ای نداریم و نیازی نیست فعلاً به چگونگی لقمه گیری آنان از آسیب ها بپردازیم.از سویی قابل درک است که در بیان آنالیزها،کارشناسان به منش خود باز گردند و اصولاً این یک حق در یک کارزار با اندیشه است اما همان گونه که پیشتر از این گفته شده،رسانه هایی که از منابع ملی تغذیه می کنند باید از منطق مخالف هم استفاده می کرده اند تا فلسفۀ یک رویداد بیان تر،شفاف تر و با محتواتر نمود کند.لذا چنانچه برداشت این افراد تک اندیش تجربه یافته و نشان داده که زیان آن متوجه جامعه است این جا این حق یعنی طرح محتوا تنها برای شخص آنان قابل درک خواهد شد نه برای اکثریت جامعه ۸۵ میلیون نفری.برای مثال و در یک مورد که همواره به گوش می رسد گفته می شود(،طرفداران مذاکره با این سه چهار کشور همواره بر این موضع خود اصرار دارند،انگار که دنیا همین سه چهار کشور است)سپس امثال نگارنده از این عناصر می پرسیم منظور شما از این سه چهار کشور حتماً فرانسه،آلمان،انگلیس و…که نیست؟می گویند چرا اتفاقاً منظور ما دقیقاً همین کشورها است،و ادامه می دهند که مگر دنیا همین سه چهار کشوراست؟پاسخ ما به این مجموعه از عناصر تحلیلگر این است که گویا هنوز حقایق منضم در روابط بین الملل برای آنان قابل فهم و عبرت آموز،نیست.این کشورها اعضای شورای امنیت هستند که اگر با این شکل از چیدمان بین المللی مشکل دارید نسبت به آن موضع گیری کنید،منشور ملل متحد بیشتر ابزارهای حقوقی را تعریف و حتی امکان بازتعریف محتوای تازه را فراهم کرده است،اما مهمتر از آن هر یک از این سه چهار کشور چندین دولت هم پیمان Ally شش دانگ همراه دارند و غیر از این دو حقیقت آشکار،اینان یک اتحاد از کشورها به تعداد ۲۷ قلمرو کاملاً پیشرفته را تشکیل می دهند،پس باید از این آنالیست ها پرسید مگر دنیا غیر از این تعریف دیگری هم دارد؟به جهت تجلی غرور و عزت ملی National pride and honor خطاهای خود را در داده های مطرح جستجو کنید تا نسبت به کارشناسی موضوع بیشتر دقت به عمل آید زیرا ممکن است چنین نتایجی در برخی تصمیم ها مورد توجه قرار دهند که در آخر در برآیند come out کلی محتوا آسیب ها بیشتر از آن چه را که باید،نشان دهد.خواهد بود.باید چابک شد و پرچانه Agile and agile.برداشت های مطرح با واژگان (ی) به مانند غرور یا قدرت یا عزت به ویژه در سطح ملی بی ربط است،شاید یک سرخوردگی فردی به حساب آورد،این یک اتفاق بدیهی و قابل اهمیت نیست.آن چه که حائز اهتمام است اکثریت جامعه است،نمی توان به مانند یکی دو سال پیش که به خاطر یک نفر نزدیک بود روابط دو ملت ایران با یک عضو کلیدی اتحادیه اروپا به صفر برسد بعد از آن طرف از دو قطبی شدن جامعه ابراز نگرانی کرد،شما بیشتر امکانات را در اختیار چنین پرونده ای گذاشتید آیا برای تک تک شهروندان خود چنین شرایطی فراهم است؟پاسخ به آن با سند،کاملا منفی است.بنا بر این نمی توان به خاطر یک نفر،دو جامعۀ متمدن را از هم گسست.اینک با روی کارآمدن مجدد دولت آقای دونالد ترامپ که ظرف ماه های آینده با دو صحنه سیاسی و حقوقی یعنی تاریخ انقضای بند کلیدی برجام در شهریور پیش رو و انتخابات میان دورهای دو مجلس سنا و کنگره در شهریور سال پیش رو تر،با موضوع اقلیت و اکثریت کرسی جمهوری خواهان و دمکرات ها،رو به رو است،سیاست اعلام شده در کارزار انتخابات election campaign چند ماه قبل خود را قدم به قدم به سطح اجرا در آورده است،از اِعمال تعرفه های سبک و سنگین گمرکی بر کالاهای رد و بدل شده بین آمریکا و قدرت های اقتصادی جهان به ویژه چین و اروپا گرفته تا تلاش برای پایان جنگ بسیار پر مخاطره اوکراینAvery dangerous war.و…در ارتباط با این مملکت نیز آقای ترامپ به مانند دوره قبل،پیام گفت و گو را با تهران مطرح کرده و گویا دو ماه به جهت تعیین تکلیف این پیشنهاد اولتیماتوم داده است که به نظر با ورود به مذاکرات عملاً این بازه زمانی خود به خود با موافقت دو طرف کمرنگ تر نشان خواهد داد.به نظر نامۀ آقای ترامپ و محتوای آن مطلب تازه ای در آن نمی توان یافت جز در همین بازه زمانی مطرح در موضوع.قبلاً مقامات کاخ سفید که کشورشان عضو دائم شورای امنیت و برخوردار از حق وتو و حق اِعمال منشور،است،در دیپلماسی خود نسبت به طرف های مقابل سیاست هویچ و چماق را دنبال می کردند،این یعنی با اشاره و ایما به کارگیری ابزار سخت در کنار ادبیات نرم Non-violent literature،آقای ترامپ این سیاست را که مشخص است نتیجۀ کدام نابخردی است،اینک با ادبیات نو و همتراز با تحولات منطقه و جهان مطرح می کند،حال کدام گروه یا شخص یا دولت عامل این بلبشو Blebshu agent بوده بماند تا بعدها به موضوع پرداخته شود.اینک دولت آقای ترامپ به طور رسمی و مستند برای مذاکره با تهران پیش قدم شده و تهران نیز به مانند گذشته سیاست پذیرش گفت و گو را به عنوان یک اصل مطرح کرده که به نظر پس از مقطعی کوتاه لازم است به مذاکرات مستقیم هم ورود پیدا کرد Direct negotiations entered چرا که میان خط ارتباط رو در رو بعضاً در تشخیص کلی مفهوم تعابیر سیاسی و حقوقی موضوع مطروحه واژه به واژه،تفاوت هایی است The general meaning of the political and legal terms of the subject که ممکن است بر روی نتایج ادامه گفت و گوها اثرگذار نشان دهد زیرا در بیان برخی از علل،احتمال حضور طرف سوم ممکن است اصولاً به صلاح نباشد و در آخر این که پیشنهاد مذاکره از جانب آقای دونالد ترامپ نشان می دهد که کاخ سفید بنا به اظهار نظر و مواضع مقامات آن تنها به دنبال منافع ملی ایالات متحده است.آن چه که ارائه شده یک تحلیل و یک برداشت از جانب نگارنده است که به همان نحوی که هم وطنان خود در داخل یا خارج از مملکت مطرح می کنند،اشاره شده لست.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰