چند روز قبل قدم زنان در همین حوالی، دو دختر خانم فوق العاده از کنارم رد شدند، گویا داشتند خریدهای چند نفر که از این کشور غربی به شهر آمده بودند را می پائیدند. می دانیم و می دانید که به خاطر افت ارزش پول ملی مملکت از هر جایی پا به این جا، جائی بگذارند، به سود آن ها است.این تحول اقتصادی تأسف بار از آخرین ماه های دولت روحانی که ارزش ریال در برابر دلار کم آورد، شروع و در دولت بعدی، این روال گویا به یک سنت تبدیل شد. نرخ هر دلار از ۲۷ هزار تومان به ۵۶ تومان افزایش یافت. جالب است که پشت قواره اسکناس ملی آمریکا یعنی دلار عبارت: In God We Trust (ما خدا را باور داریم) در اینجا هم شب و روز نجوای خدا خدا است، در این میان یک دروغ بزرگ خودنمائی می کند. باید آنالیز کرد، برگردیم به آن دو دختر خانم محترم، پس از دیدن این صحنه از خریدهای آن چنانی شبیه سنگ مفت گنجشک مفت، یکی به دومی گفت: ای کاش برویم در آن کشور کار کنیم و … به آن دو خانم نوجوان عزیز عرض می کنم، مملکتتان آن قدر ثروتمند است که همین الان هم با وجود این شرایط تأسف بار ناشی از تصمیم گیری عده ای و همراهی عده ای دیگر که به نظر پاسخگو خواهند شد، چشم سایرین به آن دوخته شده و گرنه، این جماعت برای خرید روزانه خود هم به این جا نخواهند آمد و…اما قطعاً شرایط به این نحو ادامه دار نخواهد بود، طرح قدرت افزائی ریال آماده است که از محل صندوق ذخیره ملی یا فروش اموال تملیکی یا … قابل اجرا است، با این اشاره کلیت این پروژه قابل درک خواهد بود. به نظر می رسد هر گاه مقام یا سخن وری لب به اظهار نظر بگشاید و با طرح یا پروژه ای سیاسی یا اقتصادی یا دیپلماسی مخالفت کند، باید جایگزینش را ارائه کند. غیر از این به جهت هر آسیبی ناشی از تصمیم آن ها پاسخگو خواهند شد.