شروع یک پایان،پایان یک شروع

حوالی این روزها بودکه آقای”جرج دبلیو بوش”George W. Bush رئیس جمهور آمریکا با حضور بر عرشه یک کشتی supply ship جنگی به طور رسمی ناقوس شروع یک پایان را به صدا درآورد و اعلام کرد با تسلط نیروهای آمریکا و متحدین بر بغداد و تمامیت ارضی Territorial integrityعراق،جنگ دراین کشور در تعریف نبرد کلان آن خاتمه یافت،”ابراهیم الدوری”سفیر عراق نزد ملل متحد در حکمرانی governance صدام حسین نیز در آخربن مصاحبه و آخرین اظهار نظر در این سِمت در نیویورک اعلام کرد که بازی تمام شد.game  is over.پس از آن نیروهای مارینز و واحدهایی از CIA به کمک معارضین عراق به ویژه نیروهایی از پیشمرگه کردستان برای شناسایی و بازداشت تک تک سران حکومت  پیشین که با red sign نشانه گذاری شده بودند و به تعداد ۵۵ نفر تحت پیگرد شناخته شدند،عملیات جستجو را آغاز کردند.در آخر صدام حسین در یک مزرعه دور افتاده دقایقی بعد از تلاوت قرآن و در محلی که پیش از انقلاب بعث در سال ۶۸ میلادی که قبلنی ها نیز از دست حکومت وقت به  همان جا پناه برده بود، شناسایی و بازداشت شد Identification and arrest.او پس از اطلاع از حضور جستجو گرانش به مخفیگاهش که در زیر یک گلزار ساخته شده بود گریخت اما کنجکاوی یکی از تعقیب کنندگان searchers این پناهگاه را لو داد و در نهایت صدام حسین دستگیر شد.درجریان بازجویی interrogation از او که در یکی از کاخ هایش و دقیقاً در ساختمان محل برگزاری نشست رهبری بعث شاخه ملی انجام می گرفت همچنان خود را رئیس جمهور عراق می خواند.بر اساس تحلیل کلیت شرایط عراق که شامل ملت و حاکمیت nation and sovereignty می‌ شد اعلام کردند چنانچه صدام حسین همراهی ملت عراق را با خود داشت آمریکا هرگز به این کشورحمله ور نمی شد زیرا پشتوانۀ ملت ها  The support of nations از حاکمیت ها  بزرگترین مانع در برابر هر گونه تعرض به ویژه خارجی است غیر از این سیستم حاکم تُرد shaver و همواره در معرض فروپاشی collapse است.متأسفانه صدام حسین بدون درک درستی از حال و روز جامعه بین المللی در دامی افتاد که خود او نخستین چینندۀ پازل آن بود.او با تکیه بر همراهی مجموعه ای از عناصر کم خِرد،بر اساس قوانین حاکم بر جهان به ویژه منشور سازمان ملل،به عنوان حاکمیتی خودسر نسبت به روابط و حقوق بین الملل International relations and law شناخته شد.در نهایت با گنحاندن حاکمیتش در فهرست  فصل هفتم منشور The seventh chapter عملاً پایه های فروپاشی سیستم حاکمیت خود را فراهم کرد.صدام حسین جز یک بار تن به سنجش افکار عمومی از راه برگزاری یک انتخابات election متعارف،نداد.در آن یک بار هم که در اواخر دوران حاکمیتش رخ داد،تنها نامزد ریاست جمهوری خود وی بود که در نهایت با کسب ۹۸٪آراء مأخوذه رئیس جمهور(گوتره)عراق شد.منصوبان حکومتش Government appointees از هر سه قوا معمولاً گوش به فرمان پیام های او بودند.عناصری بی لیاقت و بی کفایت که در پایان عمر حکومتش نخستین افرادی بودند که پا به فرار گذاشتند تا جایی که”طه یاسین رمضان”از حلقه بسیار نزدیک به صدام حسین علت فروپاشی حکومت سابق را(…خیانت و باز هم خیانت و…)دانست و…اما حاکمیت پس از صدام حسین که بر مبنای یک منشور ملی به نام  قانون اساسی مأخوذه از رأی ملت عراق شکل گرفت که چنانچه به صورتی کاملاً و وطن پرستانه به مفهوم ملی خواهانه عینیت می یافت یکی از جلوه های بسیار زیبایی از حاکمیت روز دنیا را تداعی می بخشید.در حاکمیت جدید عراق  بگیر و ببندهای سابق به مثابه منطقه ممنوعه restricted area تلقی شده و شرایط برای توسعه اندیشه ها و در نهایت پیشرفت این کشور فراهم آمد.حکومت عراق در پسا صدام می بایستی بر مبنای وجدان و شرف ملی عمل می کرد،وجدان یعنی احترام به مطالبات ملت و شرف ملی یعنی عِرق به سرزمین و هر دوی این معانی انسانی را می توان در ایجاد یک زندگی سرشار از رفاه و آرامش Full of prosperity and comfort برای ملت خود که بیش از ۳ دهه در گیر و بندهای جنگ و آتش و خون گرفتاربود،ساختن است.متأسفانه در عراق هم اینک فساد در هر سه قوا بی رحمانه جلوه گر است و اوضاع این کشور به حدی شکننده است که در سفر اخیر الشیاع به واشنگتن،تنی چند از مقامات همراهش از بازگشت به بغداد خودداری و از آمریکا تقاضای پناهندگی کردند.چنین شرایطی نیز آلارم معناداری است و…عراق به مانند  ایران یک ابر قدرت اقتصادی است اما متأسفانه یک سوم از جمعیت ۳۹ میلیون نفری این کشور هم اینک در زیر یا روی خط فقر به سر می برند و این شرایط با هیچ یک از مفاهیم انسانی قابل سنجش test نیست،نمی توان مردم سرزمینی را که زیر پای آنان ذخایر عظیم نفت و گاز Huge gas reserves  است،در فقر دید.امیدواریم با تدبیر و اصلاح و تغییر The idea of correction and change نخست در رفتار مسؤولان The behavior of officials و سپس کلیت مملکت رشد و نمو این کشور همسایه را ببینیم.