روزنامه نگاران

علی صفری،خبرنگار عضو در گینس
در یک نگاه به تحولات پس از جنگ جهانی دوم،changes in world war 2 کشورهائی که درگیر مستقیم جنگ بودند و بیشترین آسیب ها را متحمل شدند،بیشترین آزادی عمل را هم رسانه های همان جا داشتند.با تجربۀ جعبه سیاه چنین کشورهائی به راز توسعه و پیشرفت دست خواهیم یافت.کلید واژۀ راز برملا شدۀ این جعبه سیاه را در رسانه یا به گفتۀ آنان media باید جستجو کرد.پس از جنگ،دنیائی که امروزه میزبان هراران مهاجر از نقاط مختلف است پیش از هر تصمیم ابتدا آزادی عمل را در رسانه نهادینه کردند.آزادی بیان در آن جا کار قوای سه گانه را انجام داد،شایستگی جای روابط را گرفت و به همین خاطر برای پایه گذاری یک حاکمیت با زیر مجموعه های آن،کمترین بلکه واقع بینانه ترین هزینه ها،اختصاص و خرج می شد.بعد از جنگ جهانی دوم که هم اینک متأسفانه به پازل و پیشرانی برای جنگ حهانی سوم propulion in war 3 به دلیل دوری حُکام از خِرد جمعی که در متن منشور سازمان ملل یعنی charter of the united nations آمده است در حال تبدیل شدن است.جوامع بشری به ویژه دنیای غرب به این درک رسید که با شفافیت که کلید واژۀ رسانه است علاوه بر دور شدن ملل از تکتازی دیکتاتورها با کمترین هزینه،بیشترین بهره وری Efficiency را تحصیل خواهند کرد.اگر مرز اختیارات رسانه و البته به تعبیری چارچوب و نحوۀ ارائه های روزنامه نگاران journalists را در همان دنیا به صورتی جزئی نگری مطرح کنیم،باورمان کنید باور ناشدنی است.به همین خاطر است که در کشورهای توسعه یافته یعنی developed countries به جای قوۀ قهریه از کم هزینه ترین مکانیسم یعنی رسانه بهره جستند و به همین خاطر همۀ قوا در مقابل رسانه و برای رسانه احترام قائلند و اعتباری که در آن جا رسانه دارد کمتر بخشی از جامعۀ حاکمیت ها از آن برخوردار هستند.در سطح اصناف،رسانه از بالاترین حقوق برخوردار است.بر اساس اعلام CNN میانگین حقوق سالاته خبرنگاران در آمریکا ۱۲۱ هزار دلار،در انگلیس ۹۵ هزار دلار،در فرانسه ۸۸ هزار دلار،در آلمان ۷۸هزار دلار و….البته همان طوری که بارها اشاره شده منظور خبرنگارانی است که طبق استانداردهائی تعریف شده و مصادیق آن جا فعالیت کنند،حرفه ای ها که بماند.برای مثال یک روزنامه نگار زن رنگین پوست که در طبقۀ حرفه ای کار می کند سالانه بین ۳تا ۴ میلیون دلار درآمد دارد،به طوری که خود شخصاً چندین خانۀ سالمندان و صدها کودک بی و بد سرپرست را تحت حمایت مالی قرار داده است.برخی دیگر خیلی بیشتر از این آمارهاست،زیرا با نگارش یک کتاب از خاطرات دوران کاری اش که بعضاً به چاپ دهم به صورتی واقعی می رسد چند ده میلیون دلار تحصیل می کند.صرف نظر از محتوای مالی یعنی مادی این صنف در بسیاری از داده های رسانه های مدرن و امروزی در ارائۀ proposl علمی یا سیاسی یا امنیتی یا اقتصادی یا اجتماعی و…در حقیقت رخدادهائی واقعی را به نمایش می گذارند و مسؤولیت پیامد آن را هم می پذیرند.به عبارتی راحت تر،صنف رسانه کاملاً مدرنیته و تعریف شده است.متأسفانه ما از این تخصص محرومیم.رسانه می بایستی به موازات اندیشه های مختلف جامعه از کهنه تا نواندیشان his thoughts مسیر خود را بیابد.ما از این ویژگی و از این برند بشر مدرن محرومیم.یک نمایندۀ کنگره یا سنا یا پارلمان در دنیای توسعه و یشرفت،خود را آویزان رسانه کرده است چرا که اهمیت رسانه media درک شده است.احزاب و فراکسیون ها و اصناف،کاملاً تعریف شده و خیلی راحت رسانۀ زیر مجموعۀ خود را در اختیار دارند و همین برندسازی سیاسی حس رقابت را به عینیت تبدیل و در نهایت کشور ابتدا مسیر پایه گذاری توسعه را پیموده و سپس راه پیشرفت و مدرنیته را طی خواهد کرد.هیچ تمدنی و هیچ یک از ادیان محتوائی،غیر از پیشرفت،اندیشۀ دیگری را مطرح نکرده است.مگر مبارزه با جهل غیر از مبارزه با بی خِردی است که عامل آفت سرزمین ها و توسعه نیافتگی و پیشرفت آن هاست.متأسفانه در شرایطی که این کهن دیار و این سرزمین بر اثر تحریم ها که ناشی از هر چه باشد،عامل سختی و دشواری معیشت است،یک نماینده از واگذاری شاسی بلند و ضرورت اشاره نکردن به این پرونده خبر می دهد.یا کهنه سیاستمداری توصیه می کند که فقرا وارد صحنۀ انتخابات شوند اما چرا؟پاسخ می دهد چون زجر کشیدۀ فقر هستند پس بهتر می توانند به حل مشکلات فقرا کمک کنتد.این طرز تفکر نشأت گرفته از کدام اندیشه یا حتی فرضیه hypothesis است؟مگر همین به اصطلاح مسؤولان فعلی بسیاری از آنان بلکه قریب به اتفاق در زندگی شخصی خود هر یک دست به گریبان فقر نبوده اند.مشکل مملکت در این طرز تفکر نهفته است.این مملکت کلاً در مفهوم حکمرانی مشکل دارد.حکمرانی به فقیر و ثروتمند ارتباط ندارد.طرف فقیر است پس چگونه می تواند فقر دیگری را برطرف کند در حالی که خود در چنین گردابی است.مثل دعا نویس ها که طرف برای بهبود وضع مالی خود سراغ دعانویس می رود بدون آن که توجه کند که خود او چرا دست به گریبان فقر است؟در این جا منظور نگارنده فقیر به معنی اکتساب به ذات است.از همین رو راه اندازی سایت و ثبت اسامی متعدد به عنوان خبرنگار و بهره مندی آنان از خدمات حاکمیت که در سالیان گذشته نثار بسیاری شد که به نظر و ضمن احترام فراوان به فرد فردشان به جز اندک شماری هدر دادن ثروت ملی است.امیدوارم راه درست را در نیل به سرزمینی ٱراسته به شفافیت برگزینیم.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰