خوش باوری در رسانه(بخش دوم)

علی صفری؛خبرنگار عضو در گینس
در چند نوبت در تهران برای حضور در کلاس قرآن از نگارنده دعوت می شد که به اتفاق دوستی عزیز در آن کارگاه آموزنده حاضر می شدم.خانم”اعظم طالقانی”سیاستمدار و روزنامه نگار و آقای بازرگان سیاستمدار که برادرزادۀ مرحوم مهندس بازرگان اند و…هم حاضر می شدند.این کلاس را خانم دکتر عضو اصلاح طلب شورای شهر سابق تهران برگزار می کرد.این کلاس برای نگارنده بسیار آموزنده بود.درس های امروز با جلسۀ دیروز خیلی تفاوت داشت و این یعنی تغییر و اصلاح در تحصیل که آن را پُر بار و معنادار می کند.این خانم بسیار محترم اصلاح طلب و تغییرخواه که در سوئد هم تدریس و تحصیل می کرده است به پرسش نگارنده آن قدر زیبا پاسخ می داد که ابهامی باقی نمی ماند و در جائی هم که به پاسخ خود اطمینان نداشت به جلسۀ بعد موکول می کرد.آموزه های وی نشان می داد که مخاطب مثل نگارنده هم در حین تدریس به فکر فرو برود و هم به دنبال منابع،جهت تحقیق بیشتر.این یعنی تغییر و اصلاح در ذات خود که جزو الزامات زندگی است.اصلاحات در سیاست در تمام دنیای پیشرفته باعث شده است تا دلار حرف اول و آخر را تا این لحظه در اقتصاد خُرد و کلان دنیا بزند.تغییر،جریان زندگی را از مرداب شدن نجات می دهد.رسانه هائی نظیر صدا و سیما با این حجم از هزینه کَردها چنانچه در محتوا در مسیر تغییر یا اصلاح به دنبال انگیزه ها حرکت نکنند،جامعه حتیٰ مخاطبان آن دچار بی حالی و بی رمق می شوند و الان نیز یکی از دلایل نمود شرایط فعلی و حتیٰ چند سال قبل هم همین یکنواختی و اصرار بر یک مسیر می باشد که در حقیقت همین انعکاس بی حالی و روزمَرِگی بوده و به همین علت رسانه ها در جایی که می بایستی حَسَب شرح وظایف خود،مطالبه گر شوند خود در معرض مطالبه گری جامعه قرار می گیرد.طبق آموزه های آکادمیک و تجربۀ علمی دانش آموختگان،رسانه یا همان media یک حلقۀ ارتباط یا میدیوم که همان حد وسط است ممکن است و قطعاً در بُرش هائی که گفته شود اجازه نمی دهند این حد و حدود را رعایت کنیم این جاست که موضوع in a democracy the media have many freedos مطرح می شود.همین برداشت علمی و تجربه یافته،در راستای طرح های ملی کشورها تحت هر نوع حاکمیتی قابل تحقق و عینیت است و شرط تحقق آن هم احترام به رأی و دیدگاه طرف مقابل است.چرا چند قطبی شدن جهان را با ۷ میلیارد انسان،بسیاری در داخل مملکت قابل درک و بلکه از آن حمایت می کنند؟مگر چند قطبی یا چند جریان شدن جامعه ای به اندازۀ ساکنین کرۀ زمین مفهومی غیر از این دارد که قرار است فکرها،اندیشه ها و برداشت ها از چگونگی زندگی انسان ها با همدیگر متفاوت از هم نشان دهد؟هر چند در این نگاه هم ممکن است بلکه قطعاً ایرادهائی که در نهایت می بایستی به نگاه متن جامعه برگشت و نتیجۀ سیاست ها را دید وجود دارد.با این حال فرض بر پذیرش صحنه یا عمل انجام شدۀ فعلی هم اگر باشد باز هم در نگاه به چند قطبی شدن یا جریان گرائی جامعۀ جهانی یعنی پذیرش تعددهاست.در جامعۀ جهانی یک پایه و سپس ساختار شکل گرفته و می گیرد.از همین رو در جامعۀ ملی که اپسیلون درصدی از جامعۀ جهانی است،گزینه ای جز پذیرش قطب یا جریان فکری دیگری نیست.قطبی شدن جامعۀ جهانی را نمی توان به مثابه تقابل ملت ها که تابعی از حاکمیت ها نشان می دهند برشمرد.رسانه ها بعضاً حمله ورانه برای جبران خلاف کر،بر همدیگر می تازند در حالی که فکر را با همان فکر و تز را با همان تز پاسخ می دهند نا با حمله و لفاظی،بعد متأسفاته صدا و سیما بارها به عمد یا غیر عمد،چهره ای ماندگار می سازد هر چند در خور تحسین است و کاری بین بخشی است اما بارها بهترین خبرنگاران و تحلیلگران را از دست داده است.یک دانشمند تعریف خاص خود را دارد در حالی که بعضاً ما با مهندسی معکوس به فرد عنوان دانشمتد می بخشیم.این گونه سیاست ها شاید ناخواسته در نهایت منجر به عقب ماندن جامعه از حقیقت علم می شود.در جائی از یک مسؤول کرسی صف اول می بخشیم در حالی که صف اول و دومی در کار نیست.همین عناوین عامل فاصله گذاری بین فرد در جامعه و حاکمیت ها می شود.مسؤول هر که باشد در ازای شرح وظایفش،حقوق و کارمزدی دریافت می کتد اگر از فاکتورهای وظایف منضم در تعریف ها فاصله بگیرد یا توبیخ می شود یا برکنار،با این شکل از وظیفه شناسی و مسؤولیت پذیری که در همۀ جهان توسعه یافته و در همۀ گذشته های دور و نزدیک نمود پیدا کرده است،کارآئی و ناکارآمدی مشخص تر می شود .
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰