تعلل ها به بن بست کشیده می شود

علی صفری،خبرنگار عضو نامزد در گینس
حول و حوش ۷ ماه قبل،از طریق یکی از بستگان جهت سفر به یک کشور اروپائی و اقامت در آن جا با نگارنده تماس گرفته شد.اگر از این دعوت به مثابه یک فرصت یا یک تحول نگاه کنیم می توان گفت بلی،هم فرصت است هم تحول.اما تکرار این شرایط هر آن وجود دارد زیرا موضوع شخصی است،یعنی چنین شرایطی برای هر فرد یا شخصی ممکن است هر آنی به وجود آید که پیامدی به جز زمان از دست رفته در چنین صحنه ای نخواهد داشت.اما در این میان فرصت تعامل با یک برش از سیاست ها برای حاکمیت ها در برخی صحنه ها بلکه در بیشتر داد و ستدهای دیپلماتیک امکان تکرار فراهم نیست.در چنین ارتباطاتی که به political apportrnity یا همان فرصت سیاسی می شناسیم،آمارها از به بن بست رسیدن تعلل ها در تصمیمات در این سطح حکایت می کند.یعنی حاکمیت دربارۀ یک پروندۀ بین المللی مثلاً در ایران در مورد برجام،سیاست ها آن قدر کِش دار نشان می دهد که در نهایت،تعلل ها به بن بست می خورد.بن بست ها در سیاست خارجی هم به دو شکل موقت و دائم،خود را نشان می دهد.این گونه تعلل های منجر به بن بست،هزینه بَر است و پیامد این هزینه ها را می توان در سطح ملی جُست.جالب است بدانیم در شکل اول هم یعنی بن بست موقت،می بایستی هزینه را پرداخت،به ویژه آن که اگر آسیب پذیری جامعه به حدی جدی باشد که با اصرار بر سیاست propaganda نیز جز خود اقناعی که بی شباهت به خودفریبی نیست،عایدمند نخواهد بود.در سیاست،فرصت ها به ویژه در تعامل دیپلماتیک و ویژه تر در مذاکراتی در سطح قدرت های بزرگ یعنی اعضای دائم شورای امنیت بسیار حائز اهمیت است.ما می دانیم که اعضای دائم شورای امنیت ملل متحد permanent members of the united Nations security council در حقیقت از حق قانونی عنوان مدعی العموم در جامعۀ ملل برخوردارند،خوب یا بد بودن این ویژگی یا امتیاز حقوقی را می توان در بُرش های بعد از جنگ جهانی دوم یافت و دید.اما این واقعیت را که هم اینک جهان بر مبنای چنین شرایطی اداره می شود غیر قابل انکار است.بر مبنای همین حقایق نمی توان بدون اَدله و سند و شرح ماوقع،اسناد بالادستی جامعۀ ملل متحد را رد کرد.نمی توان تصمیمات یونسکو یا سایر زیرمجموعه های ملل متحد را نادیده انگاشت چرا که هر یک در نهایت با ارائه گزارش به اعضای دائم و در حال گذار شورای امتیت،تصمیم گیری خواهندکرد.از این رو برای مثال،برجام که بر اساس بُرش و سیاست بین الملل یک فرصت تلقی می شد و می شود،نمی بایستی تا این حد کِش داد.کادر امور خارجه و شورای عالی امتیت ملی با ارائۀ چشم اندازی از رد یا پذیرش این گونه مذاکرات لازم بود مقامات ارشد را با چانه زنی قاتع کنند زیرا آنان در صحنۀ واقعیات هستند تا بالادستی،از همین رو جائی که لازم است در سیاست های داخلی و خارجی،تغییر یا اصلاحاتی به وجود آید می بایستی بدون تعلل عمل کرد و منتظر حوادث پُر هزینه و دردناک ننشست.اگر وافع بین تر بیان کنیم در عصر امروز و در سیاست پُر هیاهوی جهان،جایی برای عمل به تکلیف با دو برآیند چه شکست چه پیروزی وجود ندارد،مگر در موارد نادری که وقوع آن جزو ناممکن هاست.مسؤولاتی که نمی توانند به شرح وظایف ملی و بین المللی عمل کنند می بایستی یا خود انگیخته کنار بکشند یا برکنار شوند و این رسم نیست بلکه یک تابلوئی از حکمرانی هائی است که منافع ملی را فوق کل اشیاء می دانند.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰