تاریخ انتشار : چهارشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۵:۵۵
248 بازدید
کد خبر : 5855

امنیت تُردِ جهان،ورود جنبش عدم تعهد(بخش دوم)

امنیت تُردِ جهان،ورود جنبش عدم تعهد(بخش دوم)
علی صفری، خبرنگار عضو در گینس
گفته می شود در سال ۱۹۵۴ کشورهائی از آسیا که تابع متش یا گرایش سیاسی مستقلی بودند در سریلانکا گرد آمدند تا با هم فکری به سیاستی همیار و همپا برسند.سران این کشورها یک سال بعد در اندونزی جمع شدند اما با مشارکتی بیشتر تا مکانیسم و ساز و کارهای همپائی خود را در تحولات جهان بر اساس Ideological Tendency محکم تر کنند و در نهایت در سال ۱۹۶۱ با عضویت ۱۲۰ کشور از جهان،جنبشی ساختاریابی شد که می توان گفت ۷۰ درصد از بلاد جهان را و ۵۰ درصد از جمعیت ملل را تشکیل می دهد.جنبش عدم تعهد یا همان The non -Alignment movement پس از اعلام موجودیت به سال ۱۹۶۱ از ۲۹ عضو به ۱۲۰ کشور که به انضمام ۱۰ سازمان معتبر جهان و ۱۸ کشور ناظر اعضای رسمی آن عباتند از ۴۰ کشور از آسیا،۵۳ کشور از آفریقا و ۲۶ کشور از latin amereica و از قارۀ اروپا کشور بلاروس(Belarus)تشکیل شد.جنبش عدم تعهد که کشورهای لاتین آن ار به The non-Alignnent movement می خوانند بر اساس اصل پایه گذاری بنیادین خود در هر ۳ سال یک بار سران و در بازه زمانی ۶ ساله و درست در وسط این مدت،وزرای خارجۀ عضو در جنبش،کنفرانس یا نشست بعد از کنفراتس برگزار می کنند.نشست وزرای خارجه که متعاقب نشست سران برگزار می شود معمولاً با هدف روزآمدی تصمیمات مهم رهبران عضو در عدم تعهد گرد هم می آیند.عصارۀ این جنبش که در متن اساسنامۀ آن مطرح شده است عدم وابستگی عضو به بلوک Imperiali sm oR Communism است.در آن مقطع از صحنۀ سیاست بین المللی گرایش های محتوائی ملل به یکی از این دو قطب منعطف شده بود و غالباً انسان ها را در چارچوب همین منش و مرام قابل تعریف می داتستند.البته جنبش های دمکرات و آزادی خواهی در صحنۀ کارزار سیاست ها حضور داشته اند اما یا به صورت زیر زمینی یا با تصویری بسیار کم رنگ ظاهر می شدند.جنبش عدم تعهد از ابتدای شکل گیری خود و همان گونه که در اساسنامۀ بنیادین آن قابل توجه است سیاست این مجموعه از دوّل را احترام و عمل به متشور سازمان ملل می داند.در حقیقت در بند الف ساختار سازی این جنبش،کشورهای عضو چنین تعهدی را به مثابه عدم موازی سازی تصمیمات با ملل متحد دانسته اند که از نظر حقوق بین الملل بسیار راهبردی و قابل احترام است.اما یک حقیقت تأسف بار در دل این تکاپوی ۶۲ ساله نهفته است و آن خاصیت بن مایه های عملی چنین جنبشی است که اعراب آن را”حرکه عدم الانحیاز”می خوانند می باشد.آیا تصمیمات ۷۰ کشور جهان با نیمی از جمعیت دنیا الزام آور است؟آیا امکان اجرای مصوبات پس از ارجاع به مجمع عمومی سازمان ملل و در نهایت شورای امنیت به مثابه یک اکثریت وجود دارد؟نگرانی و دغدغۀ سایر ملل و جنبش ها از ایجاد ساختاری حقوق به موازات ملل متحد قابل فهم و پذیرش است اما در همین عصر و در همین برهه و در همین روزها میان اعضای دائم شورای امنیت ملل متحد چالش هائی در حال وقوع است که چنانچه قدم هائی محکم و اقداماتی الزام آور به جهت مهار آن برداشته نشود،جهان با یک دالان تاریک مواجه و سپس به تاریکی محض فرو خواهد رفت.تصور چنین صحنه ای هم برای عموم بشر قابل تحمل نخواهد بود.جنبش عدم تعهد و اعضای کلیدی آن که خود در گروه های هفت و بیست گانۀ راهبردی جهان عضویت دارند نمی یایستی منتظر افول این قدرت یا ظهور آن قدرت نوپا شوند زیرا تحقق چنین معادله ای با چنین کارزاری غیر ممکن است.دلیل آن را می توان در قدرت و ارادۀ طرف های کارزار دید.می توان رژه نیروهای روسیه را در آلمان تصور کرد یا پرواز هواپیماهای راهبردی یا در نهایت فشار فلان دکمه را در ذهن انسان ها خواند.مرور جنگ در اوکراین بر اساس تصمیمات step by step دو طرف و اصرار دو طرف بر سیاست های اتخاذی کلید خورد.هر چند خردمندان در دو سمت کارزار اوکراین به جهت توقف جنگ کم نیستند و هر چند کشورهائی نظیر چین برای حل این چالش پر مخاطره همچنان پا در میدان اند اما ورود نکردن جنبش عدم تعهد به چنین‌ کارزاری که دو طرف آن اعضای دائم شورای امنیت هستند قابل درک نیست.هم اینک آهسته و سپس آهسته تر،جهان به سمت انشعاب از اقطاب قبلی است و دلایل آن را می توان در افزایش جمعیت انسان ها در جهان،قدرت تحمل اقتصادی کشورها در دنیا و برخی نمودهای ابهام آلود که به نظر شرایط رمزگشائی آن امکان پذیرتر نشان می دهد و این یعنی شرایط مشارکت و ورود جنبش عدم تعهد به صحنۀ کارزارها بهتر و فراهم تر از پیش نشان می دهد.از همین رو به نظر نگارنده،جنیش عدم تعهد می تواند با به دست گرفتن سرنخ های حقیقت یاب جنگ در اوکراین در مهار و توقف بلکه در ایجاد صلح پایدار بین روسیه،غرب و جهان غربی تر بسیار نقش آفرین نشان دهد زیرا صرف نظر از پس پرده ها،چشم انداز این جنگ تکرار صحنه هائی از حوادث تلخ گذشته را که در آثار صلح طلبان جهان مطالعه شده است تداعی بخش است.بنا بر این جنبش عدم تعهد یا اتحادیۀ عرب یا سازمان ها و کنفرانس های مسلمانان که برای چنین روزهائی ساختارسازی شده اند و اعلام موجودیت کرده اند اینک این‌ گوی و این میدان.برای تحقق چنین مطالبه ای که هم اینک ملت هائی که مستقیم یا غیر مستقیم خود را در معرض آسیب های جنگ می بینند،تقویم و روز شمار پایان آن را ورق می زنند.لازم است این سازمان ها یا اتحادیه ها یا جنبش ها از طریق متدولوژی Methodologio به شناخت هنجارها به جهت دامنه دار شدن آن ها در حل این چالش جهانی ورود پیدا کنند ‌و جهان را خردمندانه تر از حالت گذار به شرایط ثبات و ارامش هدایت کنند.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.