اشباح یغماگر

علی صفری؛خبرنگار عضو در گینس
گفته می شود در عراق به ویژه در بغداد،آمار قابل توجهی از پیروان دین یهود زندگی می کرده اند.بدون هیچ لکنت یا عصا به دست یا سایه بانی به همراه سایر هموطنان به عنوان شهروند در گذران زندگی بودند و…تا این که شرایط درحاکمیت عراق تغییر یافت و به هر دلیل که محل تجزیه و تحلیل این یادداشت نیست مجبور به ترک خانه و کاشانۀ خود شدند و در حقیقت جلای وطن کردند.با راندن-تهجیر-یا خود راندن-مهاجرت-این گروه از جامعۀ عراق،تَرکَۀ منقول و غیر منقول آنان به چند صورت کلی و جزئی به یغما رفت یعنی دولت در آن برهه،بخشی از دارائی های منقول و غیر منقول این مردم را به صورت مزایده در معرض فروش گذاشت و بخشی دیگر هم توسط گروهی از شرکای هم وطنان آنان با سندگذاری به یغما رفت.به دوره ای از تحولات اجتماعی عراق،دوران”فرهود”گفته می شود.مدت ها گذشت و سالیانی بعد نوبت به گروهی رسید که به آنان جامعۀ ایرانی الاصل های عراق گفته می شود که در این جا به معاودین شناخته می شوند.آباء و اجداد آنان به هر دلیل از ایران به عراق مهاجرت کردند و در آنجا بنا به شواهد و اسناد،سال ها با عزت و احترام در بین مردم زندگی می کردند تا این که جرقۀ دو تحول سیاسی در دو حاکمیت همجوار در فاصلۀ یک سال و اندی سبب اخراج این گروه از جامعۀ معروف به برادران و خواهران معاود یعنی هم وطنان خون و خاک از عراق به ایران شد.در بغداد،حاکمیت Natioalism و socielism چیرگی یافت و با همین شعار با قدرت مطلق،همۀ رقبا کنار گذاشته شدند.این که اهداف و برنامه های توسعه و پیشرفت این گروه از حکمرانان چه بود،جنگ های متوالی چنین شرایطی برای قضاوت به وجود نیاورد.اما همین حاکمیت تَرکَۀ منقول و غیر منقول آنان را به نفع خود مصادره و وزارات اقتصاد و دارائی عراق مسؤولیت چنین سیاستی را بر عهده داشته است.اما بخش سوم غارت گری ها از تَرکَه های منقول و غیر منقول،زمانی آغاز شد که در عراق خلأ حاکمیت به وجود آمد و پس از ورود ارتش متحد به بغداد،باند های سرقت مسلحانه و بخش های تهیدست عراق با یورش به مراکز مالی از جمله بانک ها،میلیون ها بلکه میلیاردها دلار و دینار را به یغما بردند.به این دوره از یغماگری ها،دورۀ “الحواسم”گفته می شود.البته در عراق،یک دورۀ جدید یغماگری ها هم از بعد از تشکیل نخستین دولت در حال گذار به عبارتی start خورد و میلیاردها دلار ناپدید و میلیاردها دلار ناپیدا و میلیاردها دلار بر باد هوا رفت.چرا؟چون برای تحولات این کشور برنامه ای جامع و با انضباط طراحی نشده بود و عاملان عراقی تغییر نیز حس وطن پرستی خود را از دست داده بودند.به عبارتی لذت همه چیز را در تغییر حاکمیت می دیدند و با همین طعم،خود را اشباع و در نهایت آن چه را که نباید اتفاق افتاد؛یعنی هرج و مرج قانونی.یا عمداً یا سهواً عراق با چنین شرایطی رو به رو شد.فقر در فرهنگ و فقر در معیشت و جذر هر دو فقر در زندگی،غنی ترین سرزمین را به وطن اشباح غارتگر درآورد.اگر حاکمیت قبل با درک حقایق،جامعه ای در خور شأن شهروندان خود شکل می داد و طرح های توسعه و پیشرفت را با تکیه بر علم و تجارب دیگران می ساخت و به جای”قال سعد ابن ابی و قاص و جاء حمورابی”که حقیقتاً بُن مایه ای از غرور است،حکمرانی می کرد آیا دچار چنان سرنوشتی می شد؟نه دوران فرهود و نه یغماگری تَرکَه های معاودین و نه بُرش سرگذشت دار الحواسم به وقوع می پیوست.هیچ یک به دنبال شهر آرمانی نیستیم.با این مقدمه اینک شهروندان عراقی کلیمی به حقوق تَرکَه های خود تا حدودی رسیده اند یعنی پس از سقوط حکومت قبل،بسیاری با حضور در بغداد،پیگیر دارائی های خود شدند و گویا در جبران آن غرامت مالی نقد از دولت عراق دریافت کرده اند.در مورد غارت های دورۀ الحواسم هنوز پاسخگوئی شفاف و روشنی شنیده نشده است اما در ارتباط با غرامت معاودین،حقیقت این بُرش از پروندۀ حقوقی این گروه بسیاری یا بعضاً از طریق موسسات کذا و کذا در حال دریافت ماهانۀ حقوق ناچیزی اند و اگر تفاوت ارزی ایران و عراق نبود،ارزش کلی دریافتی بسیاری از آنان یک کیلو و نیم گوشت هم نمی ارزد.در این میان بعضاً و در میان رانده شدگان و همان گونه که قبلاً بارها مطرح شد، معاودینی هستند که فقط دارای تابعیت محض ایران اند،هر چند امکان تحصیل تابعیت عراق را اینک دارند اما اینک می بایستی از طریق سفارت یا نمایندگی های دیپلماسی عراق در ایران به حقوق آنان رسیدگی و غرامت هر یک پرداخت شود.به اطلاع مسؤولان می رسد که انعکاس این گونه حقایق جهت اطلاع نیست چون بارها قبلاً انعکاس یافته است،تحت هر شرایطی به جهت اقدام است.گاهی می بینیم و فعلاً از ذکر نام و نشان خودداری می شود به جهت بازگرداندن یک تبعۀ خود تا حد تنش در روابط دو طرف پیش می روند و در مقابل دیگر اتباع و حقوق آنان نادیده گرفته می شود و این نه با قانون اساسی تناسب دارد و نه با حقوق بین الملل.خانواده ها برای بُن مایه زندگی و چشم انداز آیندۀ خوب نسل بعد،با جِد و عرق جبین تلاش می کنند از این رو باید درک کرد نه کلاهبرداران فرومایۀ جامعه می توانند این زیرساخت را از بُن بکنند و نه هر دو که مستلزم حکمرانی مسؤولیت پذیر و دستگاه قضائی بی طرف،قاطع و به روز است.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰