گهگاهی صحبت های برخی ها در این را استان گوش می دهم که ببینم چند چندیم.؟یعنی پای صحبت کسانی که خود عامل اگر نه همۀ بدبختی ها بلکه اکثریت ماوقع در این استان کمتر برخوردار هستند.دلیل آن هم را همۀ ما ظرف ماه های گذشته دیدیم.در یکی از تریبون ها سخنان یک مسؤول در دانشگاه برای من جالب ترین در نوع خود بود.این فرد محترم همین مانده بود که از برخی به اصطلاح تصمیم گیران التماس کند افرادی که به حاشیه رانده اید را برگردانید ولو در حد مشاور.طرد این افراد اشتباه بود و….مسؤولی دیگر نیز همچنین در همین حوالی به ایراد سخن پرداخت.حال پرسش نگارنده از این دو مسؤول محترم در این استان این است که مخاطبین شما چه کسانی هستند؟و اصولاً چرا باید از چنین افرادی تصمیم گیر گندکار و خودسر خواسته شود شرایط عودت به قول خودشان مطرودین را فراهم کنند؟دز ضمن خود شما چرا الان به دفاع از این مطرودین برخاسته اید؟اما پاسخ نگارنده با سابقۀ نرده سازی برای این استان و البته ضمن احترام فراوان به مردمان اصیل این است که مطرودین چه کسانی هستند؟و این افراد تصمیم گیر چه کسانی هستند؟اگر منظور طرد از محافل کذایی است چه بهتر که آقایان و خانم ها طرد شده اند هم گناه کمتر و هم پایگاه مردمی بهتر.این افراد به اصطلاح همه کاره که شبیه یک پکیچ عمل می کنند و همیشه موجود هستند،قطعاً می بایستی پاسخگوی اعمال خود در استان که متأسفانه با همراهی مرکز اتفاق افتاده باشند.این که دست به یکی شویم و به پشتوانۀ دستگاه طویل و عریضی نیروهای کارآمد و خبره را از گردونۀ کار که هیچ از زندگی هم ساقط کنیم قطعاً بدون حساب و کتاب نباید بماند.من فعلاً نیازی نمی بینم وارد جزئیات شوم اما به عنوان یک خبرنگار که زحمات فراوانی برای سرزمینم کشیده ام به هیچ وجه از حق ملت نمی گذرم.همۀ ما عیب داریم و نقص در تعامل اما نه در سطح خانمان سوزی منابع انسانی که دنبای پیشرفته آنان را به مثابه یک سرمایه می شناسند.نباید اجازه داد کسانی در این استان که متأسفانه با نرده های امثال من که با علم و تجربه ساخته شده به طرح موضوع بپردازند که نهایتاً تنها بهره مند آن همان ها باشند.مثال نگارنده هیچ نیازی به خودنمائی ندارد زیرا قبلاً هم اشاره شد اگر می خواستیم یا بخواهیم هم پیشنهاد دادند و هم هم اینک پیشنهاد می دهند اما یک سری حقوق و یک اندازه حقایق وجود دارد که نه قابل گذشت است و نه قابل اغماض.این که اجازه داده شود عده ای فرصت طلب با موج سواری بر واژه ها، گذشتۀ شرم آور خود را تکرار کنند هرگز اتفاق نخواهد افتاد.بین اقتدار و قلدری تفاوت وجود دارد.آن جا که با من ابراز شد قلدری و دهن کجی بود..با قلدری واژۀ عذر خواهی و جبران مافات بیگانه است.نگارنده این چند مطلب اندک را خیلی راحت و شفاف در میان گذاشتم همین و بس.مطلب دیگر من این است که کمتر استاتی دیدم فردی را به سمتی منصوب کنند و ۳ هفته شاید هم بیشتر عکس او بر سر میادین و چهار راه ها زده شده باشد.از همین رو به جای عکس این و آن عکس فرصت های شغلی،زیباسازی شهر،خدمات عمومی و…که مایۀ توجه و احترام به مردم است جایگزین شود و گرنه به نام ما و به کام دیگران کجای عدالت و منطق می گنجد آن هم افرادی که برای دریافت حقوق معلمان شریف و محترم از حضور خود در بانک مرکزی خبر می دهند.مردم تشنۀ خدمات هستند نه جاه طلبی.برندسازی منصوبان غیر از جاه طلبی هیچ مفهوم دیگری ندارد.این که با مهندسی افرادی به مسؤولیت هائی گماشته شوند مثلاً با پخش فلان سریال خارجی و نفری را به مجلس بفرستند و در آن جا به دفاع از شخصیت هائی بپردازند که کسان و هم فکرانشان بارها و بارها از آنان یاد کرده اند.شما اگر واقعاً به دنبال تحقق عدالت و به تبع آن،آزادی هستید با ارائۀ طرح و لایحه و برنامه،مملکت را از شرایط اورژانسی برهانید.امشب قیمت یک کالا فلان ریال و روز بعد یک قیمت دیگر.بعد روزنامه نگاری با نیت شفافیت که قطعاً در کوتاه و بلند مدت به مصلحت مملکت به ویژه ملت محترم ایران خواهد انجامید را به حاشیه می کشید.بر این باورم که ایرانی ترین شهروندان جامعه روزنامه نگارانی هستند که ماندند و در حال کار و شفاف سازی می باشند.آیا امکان مهاجرت آنان نبود و نیست؟به شما که خیلی مسؤولید و مسؤولیت دوست،عرض می کنم همین دیروز بر اساس آمار رسمی میانگین حقوق خبرنگاران در آمریکا سالانه ۱۲۱هزار دلار است.در آلمان ۷۵ هزار و در….البته منظور خبرنگاران حرفه ای است نه نقل قول.از همین رو کمی به خود بیائیم و منابع انسانی اصالت دار مملکت را بی خود و بی جهت صرف مغایرت با اندیشه های ما که بعضاً پوچگرا نیز هست نکنیم که دچار مشکل می شویم،بی تردید.